- تصاویر/ معماری عالی و چشمنواز یک ویلا
- تصاویر/ زمین شگفت انگیز را از بالا ببینید
- تصاویر/ بارش شدید باران و آبگرفتی در یزد
- تصاویر/ آیین واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی
- عکس/ کاخ گلستان ۷۷ سال قبل
- تصاویری از بهشت روی زمین در شمال ایران
- تصاویر/ رژه روز ارتش
- عکس/ قدرتنمایی زنان یگان ویژه پلیس
- عکس/ قابی خیرهکننده از اهواز که همه را به وجد آورد
- تصاویر چشمنواز از حال خوبِ دریاچه ارومیه
نوای جنوب:پرونده قتل رومینای ۱۴ ساله که پدرش او را با داس کشت، تقاطعی از انواع ستمهای اجتماعی است.
نوای جنوب:
تلاقی روایتهای بهمن و اسفندیار در یک نقطه به هم گره میخورد، ندیدن رومینا. برای بهمن، رومینا همسر او بود که با خواست خود میخواست در سن چهارده سالگی وارد زندگی زناشویی شود؛ برای پدر و اسفندیار اما رومینا مطلقا یک واژه بود: «ناموس».ساعت سه بعدازظهر روز یک خرداد، کفشها پشت در خانه تازه از پا کنده شدهاند و هنوز یک ساعتی نمیشود که پدر از دادگاه به خانه بازگشته است، صبح همان روز پدر برای بازگرداندن دختر چهارده ساله به دادگاه رفته بود، با این خیال که دختر فریب خورده و با مردی همسن و سال پدر فرار کرده است، صحبتهای دختر در دادگاه و ننگ عکسی در گوشی همراهش، اما او را با خشم مضاعفی به خانه بازگردانده بود.
به گزارش شرق، از همان لحظه ورود، عربدهها و داد و بیدادها بالا میگیرد، «بیناموسی» واژهای است که در این میان بارها از میان لبهای خشمگین پدر بیرون میریزد، لابه و انکار رومینا، اما بر خشم پدرش میافزاید تا آنجایی که مادر خانواده و برادر رومینا در حمام زندانی میشوند، خشم تا منتهای درجه وجود پدر را فرا میگیرد، به سوی دختر خطاکار میرود تا او را خفه کند، رومینا با چابکی فرار میکند و اینبار پدر داس را از دیوار خانه بر میدارد و با ضربهای به پشت سر رومینا، به زندگی دخترش در همان لحظه پایان میدهد.
قتل رومینای چهارده ساله بار دیگر داغ دیگر قتلهای ناموسی را در سالهای اخیر زنده کرده است. بهمن، همان مردی است که به قول اسفندیار، عموی بزرگ رومینا، ننگ بیناموسی را بر این خانواده زده است. روایت بهمن، روایت دلدادگی و عشق دختربچهای است که از آشوب خانواده به شادی و امنیت مردی دیگر پناه برده است، روایت اسفندیار، اما روایت قتلی است که مسبب اصلی آن انتشار عکسهای بدحجاب رومینا در فضای مجازی است، مسبب اصلی آن مردی است که با اغفال رومینا، حرمت خانواده را شکسته است.
او به من پناه آورد
«از ۹ سالگی عاشقم بود و منو میخواست. یازده ساله که شد با هم حرف زدیم و وابسته شدیم.» بهمن ۲۸ ساله بود که در کوچه پس کوچههای روستای حویق برای اولینبار با رومینای ۹ ساله آشنا شد. بهمن ساکن «حویق» نبود، اما خانهاش کمتر از یک کیلومتر با حویق فاصله داشت و عصرها که از کارگری خلاص میشد، میتوانست قدمزنان خود را به حوالی خانه رومینا برساند. از همان روزهایی که رومینا توانست در دستان کوچکش گوشی همراه بگیرد، رابطه رومینا و بهمن دور از ید خانواده در فضای مجازی ادامه پیدا کرد.
مادر رومینا از همان روزها از رابطه دختر دوازده سالهاش با پسری که فقط یکی، دوسال با همسرش اختلاف داشت، آگاه بود، اما این رابطه را از پدر رومینا مخفی و در خلوت با دخترش جدل میکرد. مخالفت و اصرار رومینا به رابطهاش سرانجام به گوش پدر نیز میرسد. بهمن بارها میگوید که پدر رومینا دست بزن داشت، نه فقط رومینا، بلکه مادرش نیز از سیلیهای او نوش جان کرده بودند و بارها رومینا به بهمن شکایت برده بود که پدرش موهایش را میکشد و او را میزند.
پس از اینکه آوازه رابطه رومینا و بهمن به پدر رسید، یک هفته گوشی تلفن از رومینا گرفته شد، بهمن در این یک هفته مطلقا خبری از رومینا نداشت تا اینکه بالاخره یک روز صبح از گوشی خود پیامی از رومینا دریافت میکند: «امروز ظهر بیا سرکوچمون و منو با خودت ببر.» بهمن پاسخ مثبتش را بدون تعلل میدهد.
او پیش از این «آدم» به خانه رومینا فرستاده و از پدر خواستگاری دختر را کرده است، اما پدر به بهمن دختر نداده است، بهمن سنی است و خانواده شیعه رومینا چنین پیوندی را صلاح ندانستهاند. همین مساله و اصرار رومینا برای فرار از خانه کابوسوار پدری بهمن را مصمم میکند تا ظهر اردیبهشت ماه رومینا را همراه با کیف کوچکی از وسایل شخصیاش به سوی خانه خواهر بزرگش ببرد.
بهمن میگوید که شش، هفت روزی را که فرار کردند، رومینا در خانه خواهر بزرگش مانده بود و خودش در خانه یکی دیگر از خواهرانش، تاکید اوست که در این مدت آنها جدا از هم بودند و بهمن تلاش کرده است تا لااقل صیغه محرمیت میان آن دو خوانده شود. بهرغم تلاشهای بهمن برای صیغه کردن رومینا، در این مدت پدر رومینا بارها او را تهدید به مرگ و انتقام کرده و گفته است که «تو ناموس ما رو بردی؛ ناموس ما رو لکهدار کردی.»
در این میان رومینا و بهمن تصمیم به انجام کاری میگیرند که سرنوشت تلخ رومینا را رقم میزند. انتشار عکسی دونفره در اینستاگرام گرچه بهزعم بهمن نشان از این دارد که رومینا با خواست خودش فرار کرده و حالا در کنار او احساس خوشبختی میکند، اما انتشار عکس «ناموس» در اینستاگرام برای پدر و عموهای رومینا بسیار دردناکتر از فرار آن دو نفر از خانواده میشود.
در آخرین روز اقامت رومینا در خانه خواهر بزرگ، بهمن موفق میشود تا با حضور برخی اقوام رومینا و والدین و اقوام خود مراسم صیغهای تدارک ببیند، مهمانان حاضر میشوند و رومینا نیز در لباس سپیدی کنار بهمن سر سفره عقد مینشیند، روحانی به خانه میآید تا صیغه را بخواند و در لحظهای که بهمن در دل یک قدم تا وصلت با رومینا فاصله دارد، پلیسها از میان مهمانان نقاب از چهره برمیدارند و بهمن را دستگیر میکنند.
بهمن یک شب را در بازداشتگاه میماند تا فردا روز در دادگاه حاضر شود، با اینکه خطبه صیغه عقد موقت هرگز میان رومینا و بهمن جاری نشد، اما بهمن رومینا را پس از آن روز همسر خود میداند رومینا چطور؟ «ما همدیگه رو دوست داشتیم و رومینا به من میگفت که پناه آورده به من. میگفت تا حالا تو عمرش اینقدر خوشحال نبوده، اون چند روزی رو که خونه خواهرم بود میگفت تا حالا چنین خونواده خوشحالی ندیده، وقتی میگفت به من پناه آورده یعنی میخواسته زن من بشه.»
دادگاه
اقامت یکشبه بهمن در بازداشتگاه به درازا نکشید، صبح روز بعد، در مسیر بازداشتگاه تا دادگاه، بهمن لحظهای از ناسزاهای پدر و عموهای رومینا در امان نماند. همانجا از زبان پدر رومینا شنید که نه فقط او، بلکه پدر و مادر و خواهرهایش را به قتل میرساند. رومینا و بهمن در دادگاه حاضر میشوند، رومینا با گریه و بهمن با سکوت. هر دو یک صدا میگویند که دزدی در کار نبوده و رومینا با خواست خود فرار کرده است، اما تفاوت نظر رومینا و بهمن در برداشت معنا از یک کلمه خلاصه میشود، رومینا دلزده و ترسان از خشم پدر به مردی همسن و سال پدر خود «پناه» برده است و بهمن این «پناه آوردن» را به دلدادگی تعبیر کرده است.
بهمن تعریف میکند که رومینا در دادگاه با صدای بلند گریه و زاری کرده و بارها از مقام قضایی خواسته است تا او را پیش پدرش باز نگرداند، رومینا بارها در کنار پدرش فریاد کشیده است که اگر پایش به خانه برسد، پدر او را میکشد. مراجع قضایی حاضر در آن جلسه هرگز فکر نمیکردند که لابههای دختر ۱۴ ساله همان روز رنگ واقعیت به خود بگیرد.
با اینکه توضیحات رومینا با شفافیت تمام نشان میدهد که او از آشوب خانه فراری شده است و از مواجهه دوباره با پدر تندخویش واهمه دارد، اما همان روز دادگاه بهمن را تبرئه کرد و دست لرزان رومینا را در دستان پدر گذاشت تا ساعت سه بعدازظهر همان روز، آن دستهای زمخت به زندگی دختر پایان دهند.
دو، سه ساعت پس از قتل رومینا، دوستان بهمن او را مطلع کردند. او به سوی خانه رومینا دوید، اما هممحلهایهایش به او هشدار دادند که پدر رومینا قصد خون او را هم دارد و بهمن، یگانه مقصر این قتل ناموسی است، این بهمن است که دامن دختر خانواده را لکهدار کرده است، این بهمن است که دختر خانواده را فریب داده است و این بهمن است که مقدمات دخترکشی را فراهم کرده است. در این چند روزی که از قتل رومینا گذشته، بهمن بارها تلاش کرده تا شبانه به مزار رومینا برود، اما پدر چند مرد را بر قبر دخترش گمارده است تا مانع حضور بهمن بر مزار او شوند، پدر از پشت میلههای زندان نیز از بیآبرویی جسد و قبر «ناموسش» واهمه دارد.
شرم از بیناموسی
«بچه بود دیگه، سیزده سالش بود، تازه رفته بود توی چهارده سالگی، چی میفهمید مگه؟» اسفندیار عموی بزرگ رومیناست، حالا که پدر پشت میلههای زندان روزها را شب میکند، اسفندیار راوی آن سوی ماجرایی است که چندان با روایت بهمن همخوانی ندارد، جز در ارسال و انتشار همان عکسی که هنوز هم برای عموی رومینا به مثابه «بیآبرو کردن ناموس» است.
بعد از آن روز شوم، اسفندیار میگوید که بارها زنگ و پیام تهدید از بهمن دریافت کرده است، بهمن حالا مدعی است که رومینا زن اوست و باید قبر او را به روستای خود منتقل کند. اسفندیار بارها به جان پسرش قسم میخورد که در آن پنج، شش روز فرار، کسی برای خواستگاری نیامد، حتی او برای سامان دادن به اوضاع به پدر بهمن مراجعه کرد، اما پدر بهمن دست رد به سینه او زد و گفت: «ما دختری رو که فرار کرده نمیخوایم، ببرید چنین دختری رو بفروشید.»
یادآوری این صحبتها، یادآوری انتشار عکسی از «ناموس» خانواده با «لباس نامناسب» هنوز هم برای عموی رومینا دردناک است، دردناکتر از جای خالی برادرزاده.
گرچه بهمن بارها میگوید که رومینا به میل و خواسته خود به او پناه برده بود، اما عموی رومینا معتقد است که بهمن در خلوت کوچه چاقو زیر گلوی او گذاشته و او را تهدید کرده بود که باید با او فرار کند، کاری که پیش از آن نیز با چند دختر دیگر انجام داده و حالا پروندهای قطور در دادگاه به اسم بهمن خورده است.
اما اسفندیار ناراحتی اصلی برادرش را در همان عکسها میداند، میگوید بعد از اینکه بهمن عکسهای رومینا و خودش را برای او فرستاد و گفت «این زن منه» چند ساعتی گوشی همراهش را خاموش کرده بود، خانه را دورتا دور قدم میزد و احساس شرم میکرد: «آنقدر ناراحت بود که بدون صیغه بدون عقد ناموسش پیش یه مرد دیگست، عکس و اساماس میومد براش، نمیتونست سرشو از خجالت پیش در و همسایه بلند کنه.»
روز قتل، اسفندیار به ییلاق رفته بود، ساعت پنج که به روستا برمیگردد خبر میرسد که تمام پاسگاه محل جمع شدهاند در خانه برادرش. به دو به سوی خانه میرود و برادر گریانش را میبیند که روی پلههای حیاط نشسته است و گریه میکند و میگوید: «ناموسم رفت.»
حالا مادر رومینا که چهل سال هم ندارد گریان است و بیتاب، اسفندیار میگوید که مادر رومینا از آن روز نتوانسته از شرم دروهمسایه از خانه بیرون برود و از ننگ این اتفاق دوام نخواهد آورد. کدام اتفاق؟ قتل دخترش به دست پدر یا بیناموسی؟ «بیناموسی، شما جای ما بودید چی کار میکردید؟ همش سر نامردی اون مرد شد که ناموس ما رو فریب داد و با خودش برد. من حالا دیگه شرمم میشه تو کوچه راه برم. ما هممون داغدار و شرمندهایم. از این شرم و خجالت میرم توی جنگل گریه میکنم. کمر ما شکسته خانم.»
دخترکشی
تلاقی روایتهای بهمن و اسفندیار در یک نقطه به هم گره میخورد، ندیدن رومینا. برای بهمن، رومینا همسر او بود که با خواست خود میخواست در سن چهارده سالگی وارد زندگی زناشویی شود؛ برای پدر و اسفندیار، اما رومینا مطلقا یک واژه بود: «ناموس». واژهای که با این ننگ، پیش از مرگ نیز از دست رفته بود.
پرسشهای مکرر از هر دو سوی ماجرا نشان میدهد که هیچ کدام از این و طرف مذکر، هرگز به ریشههای ناآرامی و بیتابی رومینا در منزل پدری توجه نکردند، بهمن هرگز از خود نمیپرسد که یک دختر چهارده ساله چگونه میتواند با خواست خود به عقد یک مرد سی ساله در بیاید و اسفندیار هرگز از خود نمیپرسد که بر برادرزادهاش در خانه چه گذشت که چنین بیتابانه در پی خانه مردی دیگر دوید، نالههای رومینا حتی به گوش دادگاه نیز نرسید و دادگاه نیز چندان لابههای او را جدی نگرفت و بیمعطلی دست دختر را در دستان پدر گذاشت.
شاید اگر دادگاه پیش از بازگرداندن رومینا به پدرش، تنها یک جلسه مشاوره برگزار میکرد، یا اجازه میداد که زمان بار خشم و کینه پدر را فرو بخواباند، شاید رومینا حالا نفس میکشید، گرچه به عنوان «یک ناموس خطاکار»، اما هنوز از زندگی بهره داشت و شاید آینده روی دیگری جز «ناموس یک مرد بودن» برای او متصور میشد.
اخبار استان بوشهر
- پیام تبریک بخشدار شبانکاره به مناسبت هفته ملی و روز جهانی کار و کارگر
- پیام تبریک شهرداری وحدتیه به اعضاء شورای شهر
- بازدید دکتر باستین معاون اقتصادی استاندار بوشهر از نمایشگاه اکسپو+تصاویر
- :نشست مدیران و مسئولین بخش سعدآباد+ نماینده مجلس
- بهسازی ایستگاه پمپاژ نخل تقی/ بهبود وضعیت توزیع آب در بعضی مناطق
- شوراهای برتر استان بوشهر تجلیل شدند + تصاویر
- پیام شهردار بندر دیر بمناسبت روز شوراها
- دکتر پورات معاون استاندار بوشهر در دیدار با وزیر نفت: ارتباط و تعامل خوبی توسط مجموعه استان بوشهر با حوزه های مرتبط وزارت نفت برقرار است
- ديدار بخشدار شبانکاره با رئيس و پرسنل بیمارستان محلی شهدای شبانکاره و مرکز جامع خدمات سلامت شهید خان عزیزی+تصاویر
- برپایی میز خدمت مردمی برق در مصلی نماز جمعه شهرستان های جم و عسلویه
- دیدار دکتر موسی احمدی نماینده جنوب استان با مردم شیرینو +تصویر
- مشارکت شرکت آب و فاضلاب استان بوشهر در امدادرسانی و آبرسانی سیار به مناطق سیل زده سیستان و بلوچستان
- شرکت توزیع نیروی برق استان بوشهر، جلسه مشترک برای بررسی طرح پنلهای خورشیدی ۵ کیلوواتی حمایتی در گناوه+تصویر
- بمناسبت سالروز تاسیس سپاه پاسداران،دیدار و تجلیل مدیریت شهری بندر دیر با فرمانده سپاه شهرستان دیر+تصاویر
- بارش باران و طوفان در جنوب بوشهر، خسارت به تاسیسات توزیع برق وارد کرد
- نماینده جنوب استان در مجلس: حذف دیّر از شهرستانهای مشمول حق آلایندگی صحت ندارد
- دکتر احمدی نماینده جنوب استان بوشهر :هلدینگ خلیجفارس به ارتقا زیرساختهای منطقه پیرامونی کمک کند
- مدیر کل کمیته امداد استان بوشهر :اجرای طرح تابستانه ویژه مهارت آموزی دانش آموزان سنین 7 تا 18 سال
- نشست بصیرتی وعده صادق در سالن آمفی تئاتر شهر بیدخون برگزار شد+تصویر
- تعیین تکلیف ۳ هزار و ۹۳۷ انشعاب غیرمجاز در استان بوشهر
- دیدار، نشست و تجلیل از فرماندهی حوزه مقاومت و کارکنان مرکز جامع سلامت شهر وحدتیه+تصاویر
- پیام تبریک مهدی عابدی سرپرست شهرداری و محمد آلبوغبیش رئیس شورای شهر دیر به مناسبت سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
- پیام شهرداری وحدتیه بمناسبت سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی +تصویر
- پیام تبریک؛ دکتر موسی احمدی نماینده جنوب استان بمناسبت سالروز تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی+تصویر
- برگزاری جلسه شورای اداری شهرداری بیدخون+تصویر
- شهردار، رییس و اعضای شورای اسلامی شهر بیدخون طی پیامی سالروز تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تبریک گفتند
- آب سد شهدای تنگ ارم به روستاهای این بخش رسید
- پیام شهرداری وحدتیه بمناسبت سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی+تصویر
- جلسه مشترک سرپرست شهرداری و اعضای شورای اسلامی شهر دیر برگزار شد+تصاویر
- مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان بوشهر خبر داد: آغاز طرح یسنا ویژه مادران دارای فرزند زیر 2 سال سه دهک اول در آمدی از امروز
- ۲۴۰ میلیارد ریال اعتبار به پروژه فاضلاب گناوه و دیلم/ پیشرفت بیش از 90 درصدی پروژه فاضلاب شهرهای شمالی استان
- اطلاعیه مهم شهرداری وحدتیه+تصویر
- راه پیمایی حمایت از وعده صادق علیه رژم جعلی صهیونیست در در سعداباد+تصاویر
- راه پیمایی حمایت از وعده صادق علیه رژم جعلی صهیونیست در آبپخش+تصاویر
- معاون سیاسی ،امنیتی استاندار:تدوین فرهنگنامه شهدای غریب در اسارت استان بوشهر
- اطلاعیه مهم شهرداری وحدتیه+تصویر
- توزیع تعداد ۵۰ عدد کلاه ایمنی از طرف شهرداری بین موتورسیکلت سواران شهر وحدتیه +تصاویر
- اولین جلسه کمیته ساماندهی متکدیان، کودکان کار و خیابانی شهرستان دشتستان برگزار گردید
- پیام تبریک امام جمعه و سرپرست بخشداری آبپخش در پی عملیات غرور آفرین وعده صادق+تصویر
- با حضور دکتر باستین،مرتضی بحرانی به عنوان مدیرکل جدید جهاد کشاورزی استان منصوب شد+تصاویر
- بازدید میدانی معاونت عمرانی فرمانداری و فرمانده پلیس راهور شهرستان از شهر وحدتیه +تصویر
- بیدخون در مسیر توسعه+تصویر
- باد شدید و بارندگی و تلاشهای قابل تقدیر شهرداری بیدخون+تصاویر
- به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی و گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت برگزار گردید: آئین شب شعر غزه در شهر وحدتیه+تصاویر
- بارش باران و طوفان در جنوب استان بوشهر، خسارت به تاسیسات توزیع برق وارد کرد+تصویر
- بیش از 18 هزار کنتور آب در استان بوشهر تعویض شد/ نصب 2 هزار و 479 انشعاب فاضلاب در استان
- پیام بخشدار شبانکاره در پی واکنش قهرمانانه موشکی و پهپادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به جنایات رژیم صهیونیستی
- 5 کشته و مصدوم در تصادف جاده ساحلی گناوه
- هواشناسی بوشهر هشدار قرمز صادر کرد!
- در پی انجام عملیات غرورآفرین سپاه صورت گرفت: صدور پیام تبریک و تقدیر از جانب مهندس ارشدی شهردار وحدتیه
اخبار استان فارس
- (تصاویر) بارش شدید باران در حرم شاهچراغ(ع)
- اولین تصاویر از انفجار مرگبار یک ساختمان در شیراز
- تصاویر/ تجمع مردم شیراز در محکومیت حمله اسرائیل به کنسولگری ایران
- تصاویر/ پخت مقلوبه توسط بانوان شیرازی
- تصاویر/ مسافران نوروزی در تخت جمشید
- تصاویر/ رأی گیری در حافظیه و سعدیه
- فرمانده یگان امداد شیراز به شهادت رسید
- ادثه در آزادراه شیراز اصفهان با ۲ فوتی و ۲مصدوم
- 29 روستای فارس به شبکه ملی اطلاعات متصل شدند
- سومین مأمور پلیس در فارس به شهادت رسید +عکس
- امام جمعه شیراز: خشکی آسمان و بچه دار نشدن مردم به خاطر گناهان است
- تصاویر/ تجمع مردم شیراز در محکومیت حادثه تروریستی کرمان
- قائم مقام وزیر فرهنگ و گردشگری چین وارد شیراز شد
- محور ساسانی فارس در بسته های سفر قرار می گیرد
- زلزله شیراز را لرزاند + جزئیات
- دیدار برادران گرایی با رئیس دادگستری فارس+عکس
- قتل در شیراز و شناسایی قاتل توسط پلیس فارس
- اختصاصی/فرمانده انتظامی سابق دشتستان و دیر ،فرمانده انتظامی شهرستان فسا شد+تصویر
- استاندار فارس: معاون اقتصادی را معرفی کرده ام
- تیغ فاضلاب بر گلوی سلامت شهروندان شیرازی از دل محصولات کشاورزی
- دومین مجروح گروگانگیری در بلوار چمران شیراز جانباخت
- بیش از ۲۰۲ هزار متقاضی در طرحهای نهضت ملی مسکن فارس نامنویسی کردهاند
- حمایت شهرداری شیراز از استارتآپها و ایدههای نخبگان
- آمادهباش هلال احمر استان فارس برای بارشهای پاییز و زمستان
- تجمع و فریاد یهودیان شیراز در محکومیت جنایات اسرائیل/ "حساب یهودیت از صهیونیسم جداست" + تصاویر
اخبار ورزشی
- پیشکسوتان استقلال و پرسپولیس تهران در بیدخون+تصویر
- همسر سابق مهدی قائدی،دارایی های بازیکن استقلال را تصاحب کرد،+جزئیات
- واکنش جالب رامین رضاییان به حمله سپاه به اسرائیل + عکس
- لیگ برتر،گل افساید پرسپولیس،اشتباهات داوری!همیشه به نفع یک تیم و به ضرر رقبای آن تیم
- تصاویر/جنجال تازه کریستیانو رونالدو در عربستان
- تنها راه حضور استقلال و پرسپولیس در آسیا مشخص شد
- عکس/ زیباترین قلب آبی رنگ در اینستاگرام سردار آزمون
- آشتیکنان جواد نکونام با یک استقلالی
- نظر ۵ کارشناس داوری درباره صحنه مشکوک دربی ۱۰۳
- چرا استقلال برنده دربی شد؟
- روز و ساعت دربی ۱۰۳ مشخص شد
- دیدار دبیر جامعه متحد جوانان اسلامی دشتستان با ورزشکاران وحدتیه+تصاویر
- تقدیر اسماعیل ضیاء دبیر جامعه جوانان متحد اسلامی شهرستان دشتستان از نایب قهرمان تیراندازی بانوان کشور در شهر آبپخش+تصاویر
- بنزسواری که پول غذا ندارد!
- پیام جذاب ماشاریپوف به هواداران استقلال
- سرنوشت همکاری قلعهنویی با تیم ملی پس از حذف در نیمه نهایی جام ملتها چه میشود؟
- کنایه الریاضیه عربستان به اخراج طارمی
پربازدیدترین اخبار
- اختصاصی/سفر و بازدید استاندار بوشهر و نشست با نخبگان در شهرستان جم+تصاویر
- اختصاصی،،استاندار بوشهر در سفر به جنوب استان،زیارت و غبارروبی مرقد مطهر شهدای بیدخون+گزارش تصویری
- برگزاری مراسم مهر هشتم رضوی پتروشیمی بوشهر با حضور معاون وزیر نفت+تصویر
- دیدار صمیمی فرمانده ناحیه مقاومت بسیج سپاه شهرستان عسلویه، با مدیر عامل و کارکنان سایت عسلویه پتروشیمی دنا +تصویر
- با حکم استاندار بوشهر،مهدی عابدی رسما شهردار بندر دیر شد+تصاویر
- حضور معاون نفت در پتروشیمی بوشهر، سایت شیرینسازی پتروشیمی بوشهر بهعنوان یکی از پاکترین پالایشگاههای کشور +تصویر
- معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی از سیاوش میرحاجی مدیرعامل شرکت پتروشیمی پارس در جهت ایفای مسئولیت اجتماعی تقدیر کرد +تصاویر
خوب بهشکرده حقش بوده
اینجوردخترارو باید کشت
دست پدرش درد نکنه والله
مقصر یک نفر نیست مقصر همه هستند مقصر قانونی هست که ازادی رو از دخترا گرفته این قانون که باید درست تصویب بشه این قانونه که میگه موی دخترو نباید نا محرم دید مگه خود نامحرم خودش مو نداره چه فرقی بین موی مرد و زن هست اخه؟؟؟؟ رابطه پسر و دختر یک چیز عادیه که این قانون اینرو میخواد انکار کنه چرا کسی این روی ماجرا هارو نمیبینه حق همش،به مرد میدن مگه زن گناه کرده این قانون الکیه چرته مثل قانون دوره اماما هست که افراد ظالم دختر داشتن ننگ میدونستن و فقط مسرو جز ادم میدیدن به پسر احترام میگذاشتن و دخترو محدود میکردن
مقصر اصلی پس کسی نیست جز قانون
مقصر یک نفر نیست مقصر همه هستند مقصر قانونی هست که ازادی رو از دخترا گرفته این قانون که باید درست تصویب بشه این قانونه که میگه موی دخترو نباید نا محرم دید مگه خود نامحرم خودش مو نداره چه فرقی بین موی مرد و زن هست اخه؟؟؟؟ رابطه پسر و دختر یک چیز عادیه که این قانون اینرو میخواد انکار کنه چرا کسی این روی ماجرا هارو نمیبینه حق همش،به مرد میدن مگه زن گناه کرده این قانون الکیه چرته مثل قانون دوره اماما هست که افراد ظالم دختر داشتن ننگ میدونستن و فقط مسرو جز ادم میدیدن به پسر احترام میگذاشتن و دخترو محدود میکردن
مقصر اصلی پس کسی نیست جز قانون
دختره خیلی بی باش بود
بعضیا شاید پدر نشدن هنوز و نمیدونن وقتی ک پدرمیشن علی الخصوص وقتی ک دختر براشون به دنیا میاد چقد دختر براش عزیزمیشه و هرچقدر این دختر بزرگ و بزرگتر میشه حساسیته پدر روش بیشتر میشه.پدر دوسداره واسه دخترش بهترینارو انتخاب کنه حتی زمانی ک میخاد براش خواستگار بیاد دوسداره اونوبه کسی بده ک مطمعن باشه چیزی برای دخترش کم نمیزاره و اون کسی ک اومده خواستگاری دخترش از روی عشقو علاقه ی فراوان اومده باشه و اینچیزارو فقط یه پدر میفهمه.اولا ک من نعوذبالله خدا نیستم ک بخام جزا تعیین کنم و قاضی هم نیستم ک بخام کسی رو متهم کنم اما در این جریان به نظر من متهم اصلی این پرونده و مسبب اصلی قتل این دختر معصوم اون بهمنه کثافت هست که با سیاست کثیفش مخ این دختر رو زده که ب نحوی جای پدرش محسوب میشد بااون سنی ک این داره و قضاتی ک این پروندرو بررسی میکنن باید بهمنرو متهم ردیف اول بدونن ب چند دلیل
دلیل اول باوجود اینکه بهمن سنش سن قانونی بوده و رومینا هنوز به سن قانونی نرسیده و عقلش کامل نبوده باید اونو راهنمایی میکرد و مانع فرار او میشد ن اینکه خودش تشویقش کنه ب فرار از منزل پدریش
دوما باوجود اینکه سن بهمن بالای ۱۸ سال است و سنش قانونیه اما رومینا سنش زیر ۱۸ سال است طبق قانون بهمن متجاوز شناخته میشه و اینکار از نظر قانون شرع اسلام تجاوز هست
و سوم اینکه با اینکارایی ک بهمن کرده ابروی یه خونواده سنتی رو برده و پدر رومینا رواز دید بقیه یک انسان بیعرضه تلقی کرده ک حتی اختیار دختر خودش هم دردستش نیست و ب علاوه اینکه با ارسال عکس خودش و رومینا درفضای مجازی بدون هیچگونه صیغه محرمیت و عقد،زن خودش دونسته و چ بسا اینکه ناموس اون فرد رو لکه دار کرده به نظر من متهم اصلی این پرونده همین بهمن هست ک هرچه زودتر باید ب اشد مجازات برسه و اگر مجازات نشه امثال بهمن در جامعه کار خودشون رو با دخترایه ساده و معصومی همچون رومینا انجام میدن و جولان میدن بدون اینکه کسی مجازاتشون کنه.
ما کردها ناموس پرستیم و تااخرین قطره خونمون رو پای ناموسمون میدیم هرچن ک ناموس کرد و لر و فارسو عرب نمیشناسه و وظیفه هر پدری هست ک چشمای کثیف افراد رو نسبت ب ناموسش کور کنه و این رو هم بگم این کسایی ک نظر میدن و خواستار مجازات پدر رومینا هستن اینها امثال همون بهمنه کثافت هستن چون اگر میخاید داغ دل اون پدر رو بفهمید ی لحظه فکرکنید ی دختری دارید ک ی پسر غریبه ی بیناموس که سنش دوبرابر سن دخترتون هست و مطمعن هستید ک این پسر دخترتون رو ن تنها خوشبخت بلگه بدبخت میکنه و احساساتش از روی هوا و هوس هست،اومده دخترتون رو با کلک برده و چن روز پیش خودش نگه داشته بعد هم عکسای خودش و دخترتون رو واستون میفرسته. خداوکیلی چه احساسی بهتون دس میده نسبت ب دختری ک ۱۳ سال واسش نون حلال بردی سرسفرت نازشو کشیدی مراقبش بودی.پس خواهش میکنم ازتون الکی نظر ندین هروقت پدرشدین دختردار شدین اونوقت میفهمین ک دختر یعنی چی.
تورو ب خدا قسمتون میدم امثال این بهمن رو از روی کره زمین از تو ایران پاک کنید این حرومزاده ها متجاوزن
چراباید اینکه شب بدون ترس ودغدغه سرشوبزاره روبالش وبخابه براش آرزو باشه رومینارفت برای همیشه اما کم نیستن ازاین رومیناها فقط فرق رومینااینه ک خبرش همه جاپخش شد اماخیلیاهستن ک بیزارن ازخونه پدرشون وهیچ دادگاهی نیس ک بشنوه ودرکشون کنه ...تاهمون خداش گفته اگه بزرگترین خطاروهم که کردی بیاتوبه کن من میبخشم ماکی هستیم ک نبخشیم چه برسه جون طرفم بگیریم وچقد قلب آدم دردمیگیره ک آدم جون بچه خودشوبگیره ...حتی ماهایی ک ادعاداریم ک نارحتیم ازاین قضیه یا پروفایل تلگراممونومشکی میکنیم یا تواینستامینویسیم ایران تسلیت اینا فقط واسه یه مدته ...اما مرگ واسه یه مدت نیس یه انسان ازدست رفت(:💔
ب نذر من باید بابا رومینا رو به دار اوزون کنن چون هیچ امنیتی به دخترش نداده چی فرقی داره سنی یا شیعه مگه اون انسان نبوده درسته سن سالش بالا بوده ولی اونا عاشق هم شدن دیگه کارش نمیشه کرد بعدش کاره قهوه قضای خیلی اشتباه بوده که دختر طفل معصوم رو دو دستی بده به باباش با تشکر از دوستان
به جز اینکه از بی محبتی های اون خانواده خسته شده ونتونسته به هیچ نردی تکیه کنه به سمت ازدواج تو سن کم رفته همین
یکی پدری که به جای زدن با دست و زندانی کردن دختر در اتاق او را به قتل رساند
و
یکی رومینا دختری 14ساله که تازه به سن بلوغ رسیده است و بسیار عاطفی است ولی به هر حال او نباید با یک پسری که 28 سالش است وارد رابطه شود و از همه مهم تر با او فرار کند
و البته در این موضوع بهمن پسر28 هم بی تقصیر نیست
رومینا. جان روحت شاد عزیزم
امید وارم در ان دنیا به هر چه که میخواهی برسی
خوشبختی ، ارامش و محبت بی پایان
پسر رومینا رو دوست داشته و بالعکس
پس این خلاف نبوده وپدرش اشتباه بزرگی کرده
وقتی ی دختر از همه چی میگذره تا واسه ی لحظه فقط آرامش داشته باشه پس حتما ی ماجرایی وجود داشته اونم ی دختر ۱۴ ساله ک تو اوج آرزوهاشه
واقعا نمیفهمم چرا اون قاضی بدون اینکه اون دختر تفلکو بفرسته پیش روان شناس فرستادش پیش ی مشت آدم روانی ک ی سری تعصبات غلط رو اسمشو گذاشتن غیرت
جواب این سئوال را پزشکی قانونی باید بدهد.
بعد آنقدر عکسای خودشو رو مینا رو برای پدرش فرستاده پدر و تحریک کرده تا رومینا رو دزدیده
به نظر من کار هم بابا هم رومینا اشتباه بوده آخه دختر ۱۳ ساله چی از عشق میفهمم
دختری که یک شب از خونشان فرار کرده خدا عالمه دیگه چه کارا بخواد بکنه
من جای بابای رومینا بودم رومینا رو زنده با گور میکردم
شاید کسی به درستی نتواند قضاوت کند که چه بر رومینا گذشت و چه بر پدرش، بله عشق مقدس است ولی شرف و ناموس هم مقدس، کسی که توانسته با دستان خود جان جگر گوشه خود را بگیرد پس چه بر او گذشته، حق فقط خداست و او قاضي القضات است کسی نمیداند در دل رومینا در دل بهمن و در دل پدر رومینا چه گذشته بله شاید خیلیها بگن باید با منطق رفتار میکرد ولی عزیزان منطق و عصبانیت دو معقوله جدا هستن کمتر کسی در عصبانیت میتواند منطقی باشد مرگ رومینای عزیز برای تمام ما اسفناک است و خداوند به مادرش صبر عطا کنه باشد که دیگر شاهد همچنین حوادثی نباشیم
آمین 🙏
واقعا چرا فکر می کنید دختری که عاشق میشود حقش مرگ است؟ چرا پدر وقتی می دید رومینا عاشق بهمن است اجازه نداد با هم ازدواج کنن؟
پدر رومینا رو باید با داس بکشند همانطور که رومینا رو کشت باید همان زجری که رومینا کشید رو پدرش بکشه.:)
یک مرد باید حامی خانواده خود باشد نه مالک...
واقعا چرا فکر می کنید دختری که عاشق میشود حقش مرگ است؟ چرا پدر وقتی می دید رومینا عاشق بهمن است اجازه نداد با هم ازدواج کنن؟
پدر رومینا رو باید با داس بکشند همانطور که رومینا رو کشت باید همان زجری که رومینا کشید رو پدرش بکشه.:)
یک مرد باید حامی خانواده خود باشد نه مالک...
اما نظر من اینکه پسره مقصره چون دختره رو شیتشویی مغزی داده بود
درسته طبق قانون دختر یکسری حقوق هایی داره که هچ کس نمیتونه ازش سلب کنه حتی
بخواد قضیه ازدواج باشه ولی ای کاش مقتول خونه پسره نمیرفت خواه خودش رفته باشه
خواه پسره برده باشه.
قانون باید این قضیه رو از ریشه حل بکنه نه اینکه پسره رو ول کنه به پدره بچسبه
بخاطر چندتا اشتباه جون یک انسان گرفته شد
رومینا جان روحت شاد .....
یکی از شعباتی که به آن زیاد رفت و آمد داشتم از اساتید ارجمندم به نام قاضی ...... بود و پرونده ای داشت که دختری ۱۵ ساله به همراه مردی ۳۵ اقامه دعوا کرده بودند تا از دادگاه به دلیل مخالفت خانواده دختر اجازه عقد بگیرند.
پدر و مادری که مثل مار به خود می پیچیدند و دختری که کوتاه نمی آمد و مردی که اتفاقا یک بار ازدواج هم کرده بود منتظر بود تا اجازه عقد بگیرد و دختر نوجوان را با حکم دادگاه به حجله ببرد.
قاضی در ابتدا دختر را فراخواند و حرف هایش را شنید. سپس خواستگار را فراخواند و با پرخاش و تندی و حتی تهدید به او فهماند که تا پایان حکم اگر بفهمد هرگونه ارتباطی به هر شکل با دختر داشته باشد عواقب وحشتناکی خواهد داشت.
سپس مادر دختر را صدا کرد. از مادر پرسید آیا شده پدر دختر نوازشش کند و شب ها برایش قصه بخواند یا با او حرف بزند تا بخوابد؟ زن گفت به هیچ عنوان اجازه نمی دهم یعنی چه. چه معنی دارد پدر به دختر دست بزند! قاضی نگاهی کرد و گفت آیا شما این کار را انجام می دهی و تاکید کرد واقعیت را بگو. مادر گفت نه این کار را نمی کنم. گفت از چه سنی دیگر دخترت را حمام نمی کنی؟ مادر گفت از کودکی به او آموختم خودش حمام کند. و چند سوال دیگر نظیر این سوال ها پرسید و جواب هایی شبیه این جواب ها گرفت.
سپس قاضی دستور داد پدر هم بیاید داخل و به پدر و مادر گفت با این ازدواج مخالفید؟ آن ها گفتند بله ...
قاضی گفت برای سه ماه آینده وقت تعیین می کنم. در این مدت باید به دستوراتی که می دهم عمل کنید. هر شب پدر باید دختر را نوازش کند با او حرف بزند تا بخوابد. مادر هم باید مدام فرزند تان را نوازش کنید و حتی گاهی او را به حمام ببرید و ... دستور های دیگری که برای من عجیب بود.
تاریخ سه ماه بعد را جایی یادداشت کردم و راس مقرر هماهنگ کردم و در شعبه حضور یافتم. به شدت هم می ترسیدم با اصرار دختر و آن مرد به دلیل بلوغ و رشد دختر قاضی و سایر شرایط که مهیا بود قاضی رأی به ازدواج آن دو بدون اذن پدر دهد. در کمال ناباوری دختر به همراه پدر و مادر در شعبه حضور یافت و اعلام کرد که دیگر تمایلی به ازدواج ندارد و ماجرا به اتمام رسید.
پس از خروج آن ها استاد رو به من کرد و گفت من خودم هم دختر دارم این دختر بچه عاشق نبود و شوهر نمی خواست نیاز به نوازش و لمس و توجه داشت.
حال من با شما دوباره قصه ای را مرور می کنیم رومینا دختری سیزده ساله بود ... و پدر رومینا با داس در حالی که دختر خواب بود گردنش را برید...
رومینا و رومیناها نه عاشقند و نه مشکل ناموسی دارند این دختر ها - زن ها- توجه و احترام و لمس و نوازش نیاز دارند که از پدر و مادر دریافت نمی کنند و برای رفع مشکل به سمت بیرون از خانواده می روند. رومینا که رفت اما ما یاد بگیریم که دختر های مان نیاز به توجه و عشق و لمس و نوازش پدر و مادرهای شان دارند.
با گفتن اینکه رومینا عاشق بود، نگوییم کودک همسری چاره درد است ، نگوییم این بچه خودش هم مشکل اخلاقی داشت و چرا به دنبال آن مرد رفت و ...و... بدانیم با این جملات ماهم داس برداشته و گلوی رومینا و رومیناها را می بریم.
#سروش_علیزاده
متاسفم برای افرادی ک رومینا را مقصر و پدر را یک استوره غیرت میدانند
رومینا اگر کشته شد مقصر پدر خانواده بود
اگر اون فرد مثلا پدر (که واقعا شایسته نام پدر نیشت ب اون لقب دادن) کمی ب رومینا محبت میکرد و از بدو تولد او را مایه ننگ و شرم ساری نمیدانست شاید الان با قتل این دختر مواجه نبودیم .من حق را ب رومینا میدهم زیرا از طرف پدر محبت ندیده و با یک توجه ساده یک پسر او شاد شده . مشکل کمبود محبت بوده
چقدر سخته برای اونی ک دوست داشت عزیزم عزیزم اتفاقاتی ک برای تو افتاد تنها دلیل نفهم بودن پدرت بوده و اشتباه پلیس ها ک باید به تین فکر بودن ک امکان این اتفاق یا جنگ و دعوا بعد از کاری ک کردید هست من از طرف یه دوست ک تغریبا هم سن هستیم برای همه متاسفم به خوصوص پدرت عزیزم ایشالا روح شادی داشته باشی همیشه خوش حال در آخرت و امید وارم ک خدا از تماااام تقصیرات بگذره گلمممم 😧😢
خودت و بزار جای اون پدر اگه خواهرت یا دخترت با ی مرد فرار کنه میشینی نگاه میکنی و حال میکنی حقش مرگ بود دختر ۱۴ سالی که اینجور باشه باید دوبار کشته بشه آبرو چیزیه که اگه ریخته بشه دیگه پاک نمیشه
واقعا متاسفم برای همچین جامعه ایی.
هیچوقت شخص یا اشخاصی رو قضاوت نکنید.حتی اگر در شرایطش بودید.
فقط میتونم بگم خدا بیامرزش🖤
البته نمیدونم که دقیقا چه حکمی بهش میدن! ولی هرچی هست اعدام نیست! (با کمال تعجب) 🤔🤔🤔
اما تقصیر والدین رومینا هم هست که نتونستن
اون رو تربیت کنن
واگه کمی نصیحتش میکردن اینجوری نمیشود
خدا رحمتش کنه ...
به نظر من مقصر اصلی پدر خانوادست چون انقدر خشونت تو زندگی داشته که بچه فراری بوده ودوست داشته به هر کسی پناه ببره.اگر پدر رابطه خوب وصمیمی ودوستانه ای با بچه ها داشته باشه مخصوصا دختر بچه هیچ موقع این حادثه پیش نمیومد که بخواد به شخص دیگری که همسن پدرشه پناه بگیره
اگر همه خانواده ها علاوه بر تربیت صحیح دختران به پسرانشون هم یاد
بدهند به دختران مردم به چشم ناموس خودتون نگاه کنید خداوکیلی این مسائل پیش نمیاد.خدا به خانواده این دختر معصوم صبر بده واین بلا سر اون بهمن ناموس دزد و هزاران بهمن که تو این جامعه دارن ازین بدتر میکنند بیاد تا بفهمن چقدر دردناکه
#افکار_پوسیده
چرا این خانوادہ ھا فک میکنن عشق وجود نداتہ ت روخدا با بچہ ھا خودتون این کارو نکینین شاید واقن عاشق ھم بودن😔روحت شاد عزیزم
درچمنزارجهان یاس سپیدی بودم باغبان بهرصفای چمنش، کِشت مرا
چون که بلبل گذرش برگل وبستان افتاد بهرتاوان نظر،داس اجل کُشت مرا
با پسر به بیرون نیرفت 🖤🖤
رومینا واقعا تحت فشار بوده ک بین بد و بدتر ،هرچند اشتباه اما بدتر رو انتخاب کرده
ما هیچکدوم نمیتونم وضعیت اون موقع رومینا رو درک کنیم پس نباید ب خودمون هم اجازه ی قضاوت
نابجا و غلط رو بدیم
اما پدرش هم درسته ک غیرتی و حساس بوده رو ناموسش اما باز اشتباه ترین کار محض رو کرده.
کشتن دختری ۱۳/۱۴ ساله،یه دختر بچه که هنوز عقلش کامل نشده این حقش نبوده و نیست .
الهی روحش شاد باشه ❤ لطفا همگی برای اسوده ای روحش فاتحه_ صلوات بفرستین
تازه دختر چطور به حرف پدر گوش نمی کنه پس باید بمیره تازه مادر قاتل چون باید به همسرش در آرامش می گفت که دختر تو با فلانی حرف میزنه با چند سیله حل میشد اما این کار را نکرد پس باید میمرد حق دختر و مادره بود
به نظر من هرسه فرد یعنی پدر،دختر و پسر مقصر هستند،
اما اگر دختر بسوی اینکارا نمیرفت همه این اتفاقات نمی افتاد . الان این داستان فرصتی را برای کسانی که اینکارها(دوستی با نامحرم و...)را انجام میدهند فراهم کرد که با موج گرفتن در رسانه ها آزادی بدون حد را در کشور بخواهند .همین که عکس دختر که به عنوان مظلوم داستان به این شکل (بی حجاب)در رسانه ها پخش میشود باعث ایجاد یک شبههدر اذهان مردم میشود.
چرا وچرا باید این اتفاقها بیافتد؟ من به مادر رومینا تسلیت میگم و براش صبر آرزو میکنم . رومینا جان دخترک زیبا و مظلوم روحت شاد . آقای خاوری شما هم در این جنایت وحشتناک غیر انسانی بی تقصیر نیستی.وهمچنین مراجع قضایی هم با بی اعتنایی به خواسته رومینا خودشان شریک جرم این قضیه هولناک شدند .
عزیزم رومیناهمیشه نامت در تالش زنده میماند بخاطر ظلمی که در حقت شد .
ولی درستش این بود که اون پسره بیشرف رو به دار میکشید که
درس عبرتی بشه برا امثالش که بفکر لکه دارکردن ناموس یک خونوادن.
دختر ۱۴ساله در اووووج بلوغ و سادگی کافیه یه همچون اشغالی فریبش بده
که عاقبت بشه این.هرکسی هم پدر باغیرت موبینا رومقصر میدونه خودش بیغیرته
وناموس براش معنی ومفهومی ندارد
این دختر بچه فقط وفقط قربانی خودخواهی این مردان شده یکی اون مردی که به اسم عشق اون رو با خودش برد و ازش همایت نکرد یکی هم مردی که دم از خانواد و آبرو زد ولی خودش خانوادش رو نابود کرد.
تا کی قرار شاهد چنین چیزایی باشیم؟؟ تا روزی که اعتقادی هست.
هر چقدر هم در خانه پدری سختی باشد دلیل برای فرار نمیشود.
شکی نیست که فکر فرار توسط بهمن در سر رومینا وارد شده است.
بهمن اگر رومینا را دوست داشت به او راه درست را نشان میداد و هیچ وقت عکس او را منتشر نمیکرد .
هدف بهمن خیر نبوده و با نقشه قبلی وارد شده است .
قطعا بهمن بعد از رومینا به سراغ دختران کم سن و بی تجربه دیگر میرفت .
حداکثر مجازات برای بهمن و خانواده اش که دختری را بدون اجازه پدرش چند روزی با خود میبرند چیست ؟
قلب ملت ایران متالم و غمگین است .
حداقل میبایست بهمن و خواهرش به سزای عملشان برسند.
ممنون
ناموس وآبروی انسان از فرزند عزیزتر است
اگر دادگاه عادل باشد باید این نامرد که این
دختر را اغفال کرده مجازات کند
پدر دختر لکه ننگ را از دامان خود پاک کرد
درو د بر شرفش
چند سالی است که مسائل بی آبرویی و عدم احترام به ارزش های خانواده مد شده آن هم در شهرهای بزرگی مثل تهران و بنده به عین میبینم که دختران بی اطلاع از حیله پسران هوس ران آگاه نیستند و به چه شکل مستهجن آرایش غلیظ کرده و در دام میافتند و وقتی بخودشان میایند ناموس خود را بر باد رفته میبینند من نمیخواهم عمل پدری که فرزند خود را کشته تایید کنم اما این پدر با آبرو صد در صد صلاح خانواده و دخترش را میخواسته و دوست نداشته چنین وضعیتی پیش بیاید واقعا" از صمیمه قلب میگویم در حال حاضر ۷۰ در صد خانواده های ایرانی متاسفانه متاسفانه کنترل خانواده خود از زن و فرزندان خود را ندارند و شما شاهد چنان رفتارهای زشتی میشوی که شرمت میاید که اسم خانواده را بر روی آنها بگذاری و در مقابل بهمن هرگز نباید چنین کاری را میکرد آن هم با اون تفاوت سنی که مطمئن باشید زمانی که آن دختری که بدست پدر کشته شد بسن ۲۰ سالگی میرسید مطمئنا" از عمل خود پشیمان میشد مثال اکثریت مادرهایی که در این سنین ازدواج کردند و از کرده خود پشیمان شدند که تمامی ما چه در فامیل و چه مادرهای خودمان آن را لمس کرده و منجر به جدایی گردیده و فرزندان خود را آواره در جامعه رها کرده و با متاسفانه گرفتار یکسری انسان های هوی ران گردیده به نظر بنده ناموس پرستی و مثال کوه پشت خانواده بودن در جامعه ما نزد یکسری ها شده جو سنگین خانواده باز میگویم با عمل این پدر با شرافت موافق نیستم ولی خدا برای هیچ کس این مسائل نیاورد ما ایرانی هستیم و در تاریخ آمده که ایرانیان با ناموس ترین مردمان دنیا هستند و در کلیه جنگ های پیش آمده از زمان کوروش کبیر تا به اخرین جنگ ایران با صدام تجاوزگر هیچوقت ایرانیان به ناموس کسی تجاوز نکردند و ما یگانه هستیم خدا به پدر و خانواده این دختر صبر عطا بفرمایید و این دختر را رحمت کند
چه قدر سخت و تلخ است مرگ تو
تو کودک بودی باید در خانه امن پدریت زندگی میگردی،بازی میکردی،اما حالا تو
قربانی یک اشتباه بزرگ شدی...با بغض برای رومینا 🖤
مقصر اصلی این اتفاق جامعه است، جامعه ای که از هر چیزی تقدس زایی کرده وتفکرات دگمتیک را در افکار عمومی تحمیل کرده
مقصر دوم این قتل آن مرد ۲۸ ساله ایست که از احساسات پاک یک دختر ۹ ساله برای پاسخ به امیال خویش هر چند پاک به نفع خودش بهره برده،دختری که بشدت با کمبود عواطف مخصوصا از جانب پدر مواجه بوده است
مقصر سوم پدر رومیناست پدری که تحت تاًثیر اذهان عمومی قرار گرفته وشتاب زده دخترش را بقتل میرساند
پدر عزیز ای کاش بجای این عمل شتابزده ات علت یابی میکردی که دخترت چه خلائی داشت وچقدر در ایجاد این خلا عاطفی نقش داشتی
مقصر چهارم مادر رومیناست مادری که با بی توجهی به رابطه دخترش با یه مرد همسن همسرش با پنهان کردن این موضوع وترس از حرف مردم از کنارش عبور میکند.
خانواده که خود مادر باید یک الگوی خوب و مناسبی باشد برای دختر که او را راهنمایی
درست نکرده یا مسئله شرعی و دینی را نتوانسته به فرزندش اموزش صحیح بدهد ، موضوع بعد متاسفانه درجامعه فعلی ما اینگونه مسائل بی بنده باری در بین قشر جوانان امروزی ما بدجور و ناخواسته داره بسمت وسوی غرب گرایی سوق داده میشود و دشمن داره روی ذهن و افکار فرزندان ما این فرهنگ غلط و بی بندباری را واقعا دارند ترویج میدهند که متاسفانه از کنترل اکثر والدین خارج شده الخصوص در بین پسرها بیشتر دیده میشود و خصوصا در شهرهای بزرگ این موضوع پررنگ تر از محیط های کوچک است و جا دارد توضیح داده شود که در روستاها خوشبختانه خیلی کمتر این اتفاقات پیش می اید بخاطر اینکه در یک محیط کوچک کلیه اهل ان محل همدیگر را میشناسند همین موضوع خودبخود بخاطر حفظ ابرو هم که شده خدا راشکر مردم سعی میکنند از حرکات ضد اخلاقی و ضد دینی خود را حفظ کنند ...چه بسا این اتفاق بخاطر اینکه در روستا بوده و همه اهل محل خانواده این دختر را میشناختند و پدر به خاطر حفظ ابروی خود و بخاطر اینکه به اهل محل و فامیل ها غیرت حود را ثابت کند ناچار شد فرزند خود را بدین صورت بقتل برساند که جلو مردم بتواند یک مقدار به اصطلاح خودش سرش را بالا بگیرد و وجدان خودش را راحت تر کند که متاسفانه متاسفانه ، کار به اینجا ختم میشود که یک خانواده ابرومند باید تا یک عمر پیش مردم محل خود و جامعه سربزیر شود خداوند عاقبت همه مارا ختم بخیر گرداند آمین از شر شیطان ....والسلام