
نوای جنوب:در منظومه پیچیده صنعت انرژی خاورمیانه، هر پروژهای که به نقطهای از ثبات، رشد و جایگاه راهبردی میرسد، ناگزیر وارد عرصهای تازه میشود؛ عرصهای که در آن چالشهای فنی، اقتصادی و مدیریتی تنها بخشی از مسیرند و رقابت روایتها و جنگ ادراکات بخش دیگر ماجرا. در چنین بستری است
نوای جنوب:در منظومه پیچیده صنعت انرژی خاورمیانه، هر پروژهای که به نقطهای از ثبات، رشد و جایگاه راهبردی میرسد، ناگزیر وارد عرصهای تازه میشود؛ عرصهای که در آن چالشهای فنی، اقتصادی و مدیریتی تنها بخشی از مسیرند و رقابت روایتها و جنگ ادراکات بخش دیگر ماجرا. در چنین بستری است که برخی شرکتها بهخصوص آنهایی که نقشی فراتر از یک بنگاه اقتصادی بازی میکنند، در معرض هجمههای رسانهای، روایتسازیهای آلوده و تلاش برای تضعیف اعتبار قرار میگیرند.
پتروشیمی پردیس بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اوره و آمونیاک در منطقه، نه تنها در بازار داخلی، بلکه در توازن انرژی و کودهای شیمیایی آسیا و اروپا نیز وزنهای تأثیرگذار است. موفقیت چنین مجموعههایی، بهویژه با مدیریت چهرههایی مانند مهندسعبدالرحیم قنبریان که به رویکردهای توسعهمحور و نظم عملیاتی شناخته میشوند، طبیعی است توجه بسیاری را جلب کند؛ از سرمایهگذاران گرفته تا رقبا و تحلیلگران.
اما هرچه نقش اقتصادی پررنگتر میشود، شدت تلاشها برای اثرگذاری بر این نقش نیز افزایش مییابد.
شرکتهایی که سهم بالایی از صادرات یا تولید محصولات راهبردی دارند، گاهی در معرض اطلاعاتسازی، شایعهپردازی یا جریانسازیهای هدفمند قرار میگیرند.
حریفان میدانند که آسیب به اعتبار، گاهی تأثیرگذارتر از رقابت قیمتی و تولیدی است.
بنگاههای بزرگ انرژی در ایران سالهاست بخشی از معادلات ژئوپلیتیک جهانیاند.
در چنین فضایی، تخریب نمادهای صنعتی کشور—چه شرکت باشد چه مدیر—میتواند بخشی از راهبرد فشار غیرمستقیم تلقی شود.

هر ضربه به اعتماد عمومی نسبت به پروژههای موفق، گاهی فراتر از یک نقد ساده عمل میکند.
افرادی که پروژههای بزرگ را از رکود خارج یا وارد فاز توسعه میکنند، معمولاً در برابر جریانهای ذینفع مقاوماند.
همین ویژگی باعث میشود برخی حملات رسانهای یا سیاسی متوجه آنها شود؛ نه لزوماً بر اساس واقعیت، بلکه برای ایجاد تزلزل در مدیریت یا کندکردن روند پیشرفت.


مهندس قنبریان نیز بهعنوان مدیری با نقش مؤثر در ثبات و توسعه پردیس، طبیعتاً از این قاعده کلی مستثنی نیست.
در دنیایی که اطلاعات در کسری از ثانیه منتشر میشود،
سکوتِ سازمانی مساوی با باخت در میدان رقابت روایتهاست؛ چرا که شفافیت، بهترین سپر در برابر جریانهای تخریبی است.
حملات رسانهای به مجموعههای موفق، پدیدهای جهانی و قدیمی است.
وقتی یک شرکت، مانند پتروشیمی پردیس، به جایگاهی اثرگذار در اقتصاد کشور و منطقه میرسد، طبیعتاً بخشی از توجهات نیز از جنسی دیگر خواهد بود—توجهاتی که هدف آن نه نقد سازنده، بلکه ایجاد اخلال در اعتبار و عملکرد است.
در چنین شرایطی، نقش مدیریت حرفهای، نظم سازمانی، عملکرد شفاف و پاسخگویی مؤثر بیش از همیشه اهمیت پیدا میکند.
و در دل این میدان پیچیده، مدیرانی مانند مهندس قنبریان که با رویکرد توسعهمحور عمل میکنند، نقشی کلیدی در حفظ مسیر پیشرفت دارند.
مهندس قنبریان از مدیرانی است که عملکرد و سابقهاش، خود گویای توانمندی اوست. حضور مؤثر در صنعت پتروشیمی، تصمیمگیریهای دقیق در شرایط حساس، و هدایت مجموعهای بزرگ مانند پتروشیمی پردیس با ثبات و شفافیت، نام او را در جایگاهی قرار داده که با جریانسازیهای رسانهای مخدوش نمیشود.
رویکرد حرفهای، انضباط مدیریتی و نتایج ملموس حاصل از دوره مدیریت او، نشانههایی روشن از صلاحیت، اعتبار و کارنامه قابل دفاع وی است. به همین دلیل، بسیاری از کارشناسان معتقدند بخشی از هجمههای اخیر نه محصول واقعیت، بلکه واکنشی به موفقیت و اثرگذاری مدیریتی اوست.
در فضای پررقابت صنعت پتروشیمی، مدیرانی با چنین سطح از تجربه، تمرکز و ثبات، جزو داراییهای ارزشمند سازمانها محسوب میشوند—داراییهایی که با حاشیهسازی یا تخریبهای رسانهای، جایگاهشان تضعیف نمیشود.