کد خبر: 13187 ، سرويس: سایر اخبار
تاريخ انتشار: 15 اسفند 1398 - 23:14
چرا ما ایرانی‌ها از لج‌بازی لذت می‌بریم؟

نوای جنوب:احسان محمدی

نوای جنوب:

ما ایرانی‌ها فارغ از سن و جنسیت و تحصیلات و قومیت و علایق سیاسی و هنری و ورزشی و ... کمی کمتر یا بیشتر در یک چیز مشترک هستیم: لج‌بازی!

 

فرقی نمی‌کند وزیر باشیم یا یک شهروند عادی، ورزشکار باشیم یا یک روزنامه‌نگار ساده. ما به شکل عجیب و کودکانه‌ای لجبازی می‌کنیم. خسارت می‌بینیم، ضرر می‌کنیم، اعتبارمان ممکن است به خطر بیفتد اما دست از لج‌بازی و پافشاری روی مواضع‌مان برنمی‌داریم.

وقتی چند ویدئو از کسانی دستم رسید که به لیسندگان اماکن مذهبی شهرت یافتند، بیش از آنکه در از آن ویدئوها، حرف‌ها و حرکات عشق و ارادت به دین ببینم، نوعی لجبازی پررنگ دیدم. لج‌بازی با دستورات علمی و پزشکی و این تصور که توصیه‌های علمی در تقابل با باورهای من است و من باید هرجور شده نشان بدهم که روی حرفم هستم!

وقتی کسانی را می‌بینم که هشدارهای نهادهای رسمی در مورد رعایت مسائل ابتدایی بهداشتی را جدی نمی‌گیرند، سفر می‌روند، به جای قرنطینه خانگی کماکان اصرار دارند که برای خرید یک وجب سفره و دو گل سر با اهل و عیال به خرید بروند، در مقابل هشدارها مقاومت می‌کنند و می‌گویند اینها کار خودشونه و شایعه سازی و اغراق است و ... بیش از آنکه شجاعت و بی‌پروایی ببینم، لجبازی می‌بینم. لج کردن و مقاومت با نهاد قدرت. با وزیر بهداشت، با مسئولان حوزه سلامت. لج کردن به قیمت هلاکت خود و دیگران.

وقتی مقاومت برخی مسئولان کلیدی کشور در مقابل هشدارهای اهل فن را دیدم که می‌گفتند این ویروس اپیدمی می‌شود و باید سریعاً نسبت به تعطیل کردن اماکن عمومی، از مدرسه و دانشگاه تا زیارتگاه و ورزشگاه اقدام کرد، بیش از آنکه برنامه و ایده و اراده برای نگهداشتن کشور در حالت عادی ببینم، نوعی لجاجت می‌دیدم. لج کردن در مقابل توصیه کسانی که لزوماً همفکر ما نیستند.

این لج‌بازی را در سال‌های اخیر در مسائل سیاسی و اجتماعی بسیاری دیده‌ایم. مقابل تلاش برای ورود به ورزشگاه‌ها، مقابل برجام، مقابل عادی‌سازی روابط خارجی، مقابل خرید هواپیما، مقابل گشایش فضای اجتماعی،  مقابل آزادی‌های حداقلی و شادی‌های کوچک مردم،  مقابل مراسم گرامیداشت کورش، مقابل ... همیشه کسی یا کسانی با لج‌بازی تلاش کرده مانع از هر کاری در این حوزه شوند. آنها بیش از آنکه دغدغه‌های ملی داشته باشند، مشغول لج‌بازی با خود و دیگران هستند. چرا؟ چون منفعت من در آن نیست یا من باورش ندارم، حتی اگر مفید باشد!!

درست شبیه آنها که با بهانه‌های مختلف مقابل دوش حمام،  شناسنامه، ساعت بستن، کت و شلوار پوشیدن، بلندگو، برق، واکسیناسیون، رادیو، تلویزیون، سینما، ماهواره و .... با لجاجت مقاومت کردند و بعدها فرزندانشان از همه آن موهبت‌ها برخوردار شدند!

در خصوص دیگر نقاط جهان اطلاع دقیقی ندارم ولی یکی از دلایلی که گذار در ایران بسیار کند و زمان بر است را بیش از آنکه محصول کار دشمن بیرونی و فقر اقتصادی و ... بدانم، لجاجت فردی و گروهی می‌دانم. لجاجت در ژن انسان ایرانی چنان نهادینه شده که می‌گوید «حاضرم سرم بره حرفم عوض نشه»! حتی وقتی علم دارد که حرفش خطاست و باید موضعش را تغییر بدهد باز هم با لجبازی سر حرفش می‌ماند! این موضوع فقط نوعی مبارزه مدنی مقابل نهاد قدرت نیست، ریشه بسیاری از پرونده‌های خانوادگی و طلاق‌ها یا حتی تصادف‌های جاده‌ای  به همین نکته ساده برمی‌گردد. به لج‌بازی!

در این روزها که رکود اقتصادی و اجتماعی باعث شده فرصت بیشتری برای خلوت کردن با خودمان داشته باشیم به این نکته فکر کنیم که از لج‌بازی و ایستادن روی مواضع به هر قیمتی بیشتر سود کرده ایم یا انعطاف و آمادگی برای تغییر؟

لينک خبر:
https://www.navajonob.ir/fa/posts/13187