کد خبر: 12250 ، سرويس: سایر اخبار
تاريخ انتشار: 26 دي 1398 - 14:24
رابطه شوم خیابانی به طناب دار گره خورد

نوای جنوب: پسر جوانی که با همدستی یک زن خیانتکار، پنج سال قبل شوهر وی را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، سپیده دم یک شنبه گذشته در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد.

نوای جنوب:

پسر جوانی که با همدستی یک زن خیانتکار، پنج سال قبل شوهر وی را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، سپیده دم یک شنبه گذشته در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد.

 دقایق اولیه بامداد چهاردهم مهرسال ۹۳، پسر ۲۲ ساله‌ای به طور پنهانی و با کلیدی که در دست داشت وارد آپارتمان زنی شد که از حدود یک سال قبل با وی آشنا شده بود.
 
او در حالی که چاقویی را در دست می‌فشرد در گوشه آشپزخانه مخفی شد تا این که ساعتی بعد شوهر زن ۲۴ ساله به طور ناگهانی از رختخواب بیرون پرید و به طرف سرویس بهداشتی رفت، اما پسر ۲۲ ساله در یک لحظه با چاقو به سمت وی حمله ور شد و او را در حالی که فریاد‌های دلخراشش سکوت نیمه شب را شکسته بود غرق در خون کرد. زن خیانتکار نیز که متوجه ماجرا بود به کمک پسر جوان شتافت و با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بود ضرباتی را از پشت سر بر پیکر خون آلود شوهرش وارد آورد.

دقایقی بعد و در حالی که دیگر شوهر ۲۹ ساله زن خیانتکار نفس نمی‌کشید، گشت نیروی انتظامی با تماس همسایگان وارد بولوار شهید هنرور شد و زنگ آپارتمان را به صدا درآورد. زن ۲۴ ساله که سعی می‌کرد خونسردی خود را حفظ کند، از پشت آیفون به مأموران گفت: مشکل خانوادگی بود که رفع شده است.
 
در همین حال پسر ۲۲ ساله (قاتل) که مراقب اوضاع بود وقتی شک مأموران را دید از پشت آیفون خود را به جای شوهر آن زن معرفی کرد و به مأموران گفت: با زنم مشکل داشتم که دعوا کردیم، اما دیگر مشکل مان حل شده است.

این گزارش حاکی است: آن‌ها تا صبح کنار جسد ماندند و نقشه‌ای برای مخفی کردن جسد کشیدند. سپس تمام پرده‌های خون آلود را شستند و دیگر آثار جرم را هم از بین بردند. صبح روز بعد پسر ۲۲ ساله در بولوار شهید قرنی سفارش ساخت کیسه‌ای برزنتی را داد که بتواند جسد را داخل آن قرار دهد.

او به چادردوز گفت: کیسه‌ای زیپ دار برای آبگرمکن می‌خواهم. دو روز بعد، جسد داخل خودروی پراید زن خیانتکار قرار گرفت و آن‌ها به سمت روستای گونجک حرکت کردند و جسد را در بیابان انداختند. آنان خودروی مقتول را نیز در بولوار امامت رها کردند و با یک خودروی دربستی به سمت تهران رفتند و در منزل مادر زن ۲۴ ساله که از دوستی خیابانی آن‌ها اطلاع داشت پنهان شدند؛ بنابراین گزارش، از سوی دیگر نیز خانواده «محمدابراهیم» (جوان ۲۹ ساله) که خبری از او نداشتند با مراجعه به پلیس آگاهی خواستار پیگیری موضوع شدند.
 
وقتی کارآگاهان به همراه قاضی ویژه قتل عمد واحد آپارتمان را برای یافتن سرنخی از فرد گم شده بازرسی کردند، قطرات خون داخل سیفون فاضلاب و پرده‌های شسته شده، توجه آنان را جلب کرد و احتمال وقوع جنایت قوت گرفت.

کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی ساعاتی بعد و با صدور دستوری از سوی قاضی سیدجواد حسینی به ردزنی همسر فرد گم شده پرداختند و او را با پسر ۲۲ ساله‌ای در تهران دستگیر کردند. زن خیانتکار که دیگر همه راه‌های فرار را بسته می‌دید به قتل شوهرش اعتراف کرد و این گونه کارآگاهان در کنار مقام قضایی به جست وجو پرداختند و جسد جوان ۲۹ ساله را پس از شش ساعت تجسس در کنار تپه‌های روستای گونجک پیدا کردند که با ۲۰ ضربه چاقو به قتل رسیده بود.

متهم ۲۲ساله این پرونده جنایی وقتی در محل ارتکاب جنایت، مقابل دوربین قوه قضاییه قرارگرفت، درباره این ماجرای وحشتناک گفت: پس از آن که با «هـ» در یک شرکت فروش لوازم آرایشی و بهداشتی آشنا شدم، روابط صمیمانه‌ای بین ما به وجود آمد و من برای آن که بتوانم راحت‌تر به منزل (هـ) رفت و آمد کنم طرح دوستی با شوهرش را ریختم و بدین ترتیب با جلب اعتماد شوهر او با یکدیگر در یک مغازه فروش لوازم آرایشی شریک شدیم.
 
در این میان «هـ» که با همسرش اختلاف داشت سعی کرد از او طلاق بگیرد، ولی «م» او را طلاق نمی‌داد تا این که پنج ماه قبل «هـ» کلید منزل خودشان را به من داد تا بتوانم راحت‌تر به آن جا رفت و آمد کنم. من حتی برای همسر «هـ» در کافه‌ای جشن تولد گرفتم، ولی درباره علاقه خودم به همسرش چیزی به او نگفتم، چون باهم دوست بودیم؟!

وی همچنین مدعی شد: در این حال خانواده «هـ» نیز از علاقه من به او آگاه بودند و می‌دانستند که من با دخترشان ارتباط دارم البته سال گذشته خانواده خودم را نیز در جریان این موضوع گذاشتم و آن‌ها با «هـ» صحبت کردند. اگرچه خانواده ام مخالفت کردند، اما من آن‌ها را متقاعد کردم که باید با «هـ» ازدواج کنم.

مدتی بعد به فکر کشتن همسر او افتادم و شب حادثه نیز درحالی که استرس داشتم چاقویی را داخل کوله پشتی ام گذاشتم و در نیمه شب به منزل «هـ» رفتم. با کلید یدکی در را باز کردم و کنار آشپزخانه روی صندلی در تاریکی شب نشستم.

شاید اگر او تنها تا ۲۰دقیقه دیگر بیدار نمی‌شد من از قتل منصرف می‌شدم، ولی او یک لحظه از خواب پرید و داخل آشپزخانه آمد. من هم در همان تاریکی به سمت او حمله ور شدم و ضرباتی را بر پیکرش وارد کردم، او گیج خواب بود و در آن هنگام غافلگیر شده بود. در حال درگیری او به خاطر این که قوی‌تر از من بود مرا روی مبل انداخت، ولی در همین حال نیز من ضرباتی را بر بدن او با چاقو فرود می‌آوردم که «هـ» نیز از پشت سر و با چاقو به او حمله کرد و چند ضربه به او زد.

همسایه‌ها که متوجه سروصدا شده بودند با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتند و «هـ» از پشت آیفون به ماموران گفت: مشکل خانوادگی داشتیم که حل شد، اما ماموران باور نکردند و به او گفتند به همسرت بگو صحبت کند! من به جای همسر «هـ» از پشت آیفون صحبت کردم و گفتم موضوع خاصی نبود! که آن‌ها هم رفتند.
 
پس از قتل هم همه خون‌ها را از روی جسد، پرده و فرش‌ها شستیم و بعد هم جسد را داخل کیسه برزنتی گذاشتیم و با خودرو به روستای گونجک بردیم و کنار تخته سنگی رها کردیم. سپس باهم به تهران رفتیم و در خانه مادر «هـ» بودیم که کارآگاهان ما را دستگیر کردند.

«هـ» زن خیانتکار نیز با تایید اظهارات متهم مذکور گفت: وقتی من ضرباتی را با چاقو به همسرم وارد می‌کردم او حیرت زده، مرا نگاه می‌کرد و می‌گفت: دیگر نزن! دارم می‌میرم؟! در همین حال نیز پایش روی خون‌های ریخته شده، سر خورد و به زمین افتاد.

این زن ادامه داد: پس از آن که جسد را در جاده خاکی روستای گونجک رها کردیم، مبالغی پول از حساب بانکی همسرم برداشتیم و با رهاکردن خودروی من در بولوار امامت مشهد به طرف تهران رفتیم.

البته من از همسرم خواسته بودم که مرا طلاق بدهد، اما او مرا دوست داشت و نمی خواست این اتفاق بیفتد.

با تکمیل تحقیقات در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، این پرونده جنایی با صدور کیفرخواست به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و دو متهم پرونده درحالی مورد محاکمه قرار گرفتند که فقط یک هوسرانی خیابانی در پوشش یک عشق پوشالی، ماجرای هولناک قتل جوانی بی گناه را رقم زد و این گونه نیش مار هوس از آستین زنی خیانت پیشه بیرون آمد؛ بنابراین گزارش، در پی اعترافات صریح متهمان به قتل «محمد ابراهیم- الف»، قضات دادگاه کیفری یک خراسان رضوی نیز با توجه به محتویات پرونده، اقاریر متهمان، نظریه پزشکی قانونی و دیگر اسناد و مدارک محکمه پسند، رای به قصاص نفس «امید- د» دادند و همسر مقتول را نیز به تحمل زندان طولانی مدت محکوم کردند، اما این رای مورد اعتراض وکلای متهمان قرار گرفت و برای بررسی دقیق‌تر به شعبه ۴۷ دیوان عالی کشور ارجاع شد.
 
در عین حال قضات دیوان عالی با مطالعه دقیق پرونده، رای صادرشده از دادگاه کیفری را مطابق موازین شرعی و قانونی تشخیص دادند و این گونه با قطعیت یافتن رای قصاص نفس، پرونده این جنایت وحشتناک به اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال شد.

با پایان یافتن مراحل دادرسی و فراهم شدن مقدمات اجرای حکم، عامل جنایت در گرداب خیانت، سپیده دم یک شنبه گذشته در زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفت و به مجازات رسید و بدین گونه «هوس‌های شیطانی» مرگ دیگری در گرداب خیانت را رقم زد.
لينک خبر:
https://www.navajonob.ir/fa/posts/12250