کد خبر: 11163 ، سرويس: سایر اخبار
تاريخ انتشار: 03 آذر 1398 - 14:00
بی‌خیالی عجیب قاتل ۳۰۰ هزارتومانی!

نوای جنوب: پسر نوجوان که طعمه زورگیران خشن شده بود با ضربات چاقوی سارق خشن به کام مرگ فرو رفت.

.

نوای جنوب:

شامگاه سه شنبه ۱۴ آبان امسال پسر ۱۷ ساله‌ای در کوچه ۴۱ خیابان ماهان منطقه شهرک شریعتی به سمت خانه شان در حال حرکت بود که ناگهان از سوی دو زورگیر خشن غافلگیر شد.
 
یکی از زورگیران با چاقویی که در دست داشت پسر نوجوان را که ابوالفضل نام دارد تهدید کرد تا گوشی موبایلش را به سرقت ببرد، اما ابوالفضل در برابر دزدان مقاومت کرد که در این صحنه سارق چاقو به دست ضربه‌ای به پسر نوجوان زد و وقتی ابوالفضل روی زمین افتاد دزدان گوشی موبایل را برداشتند و پا به فرار گذاشتند غافل از این که طعمه شان کشته شده است.

بازداشت زورگیران خشن
تجسس‌های پلیسی ادامه داشت تا این که ماموران با اقدامات فنی و پلیسی موفق به شناسایی عامل این جنایت مرگبار شدند و صبح پنج شنبه ۳۰ آبان امسال در عملیاتی غافلگیرانه سارق سابقه دار در مخفیگاهش دستگیر شد و در ادامه وحید، همدست اش را که در صحنه سرقت حضور داشت لو داد و ماموران خیلی زود همدست او را نیز دستگیر کردند.

قاتل بی خیال
وحید ۲۸ ساله که از سارقان سابقه دار است خیلی خونسرد درباره درگیری مرگبار در زمان سرقت و حکم اعدامش حرف می‌زند و گویا این مرد علی بی غم است.

سابقه داری؟
بله، سه بار به خاطر سرقت و مواد مخدر به زندان رفتم و آخرین بار مهر سال گذشته بود که از زندان آزاد شدم.

در این یک سال بیکار بودی؟
نه، سرکار می‌رفتم.

الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
قتل یک پسر جوان.

چرا؟
در منطقه خانی آبادنو سوار بر موتور بودیم که دیدم پسر جوان گوشی در دست دارد که به سراغش رفتم تا گوشی را سرقت کنیم که مقاومت کرد و من هم با چاقو او را زدم.

یعنی هرکسی دربرابر شما مقاومت کند به قتل می‌رسانی؟
نه، من با چاقو به دستش زدم، ولی می‌گویند که چاقو به گردنش خورده است.

گوشی را سرقت کردی؟
وقتی با چاقو پسر جوان را زخمی کردم گوشی موبایلش روی زمین افتاد و من هم گوشی را برداشتم و سوار بر موتور پا به فرار گذاشتیم.

گوشی موبایل را به چه قیمتی فروختی؟
۳۰۰ هزار تومان.‌

می‌دانستی دست به قتل زدی؟
نه، وقتی دستگیر شدیم فهمیدم که پسر جوان به قتل رسیده است.

در این مدت فراری بودی؟
نه، اطلاعی از قتل نداشتم.

بعد از آن هم دزدی کردی؟
نه، قبل از آن هم سرقت نکردیم و فقط همان یک بار بود.

برای چه دزدی کردی؟
برای تهیه پول مواد

پول مواد را از کجا تهیه می‌کردی؟
سرکار می‌روم و خانواده ام به من پول می‌دهند.

از چندسالگی مواد مصرف می‌کنی؟
۱۴ ساله بودم که پدرم فوت کرد و همان روز‌ها بود که شروع به مصرف مواد مخدر کردم.

خانواده ات مخالفت نکردند؟
من عصبی هستم و حرفی بزنند شیشه‌های خانه را می‌شکنم.

چرا زندان برای شما درس عبرت نمی‌شود؟
آزاد که می‌شوی می‌شود یادم تو را فراموش.

زندان جای خوبی است؟
برای ما خوب است و خوش می‌گذرد.‌

می‌دانی چه حکمی در انتظارت است؟
بله، اعدام.

چه احساسی داری؟
چه کار کنم، یک نفر را کشتم، خون را با خون می‌شویند، حالا نوبت من است که مرا بالا بکشند و عین خیالم نیست.

چرا؟
امید به زندگی ندارم.

چه کسی باعث این اتفاقات است؟
هیچ کس، خودم و مواد مخدر باعث این اتفاقات هستیم.

حرف آخر؟
پشیمانم واز خانواده پسر جوان می‌خواهم مرا ببخشند.
لينک خبر:
https://www.navajonob.ir/fa/posts/11163